....


فصل آخرمن

هنوزم منتظرم......

گردش ایام و.....

سپری شدن روزهای بی تو.......

رقص باد و....

شاخه های بید مجنون....

قدم های سنگینم توی خیابون.....

نفس های آخرتوی سینه م......

مرور تک تک خاطراتمون.....

شده حکم مرهم واسه دل خسته م......

من آرومم.....

آرومه.....آروم.....

پراز حس سکوت......

اما....

خیسم از نم نم بارون........

هنوزم منتظرم......

منتظر......

هنوزم چشم به راهت نشستم......

می دونم.....

یه روزی از راه می رسی....

می دونم.....

یه روز میاد.....

که دستامو توی دستات می گیری.....

.

.

.

.

روزهارو می شمرم و.....

تک تک ثانیه هارو به اسمت ......

صدامیکنم......

به امید دیدن چشات......

چشم انتظار فردامیشینم.....

فردایی که شاید....

خورشید روبه ارمغان بیاره......

زمستون رو بیرون کنه.....

بهارو مهمونم کنه.....

باز دوباره خونمون.......

پراز شکوفه....

پراز لحظه های باتوبودن.....

پراز حس غرور شه......

.

.

.

.

وقتی دلگیرم و خسته......

چشاموروی هم می ذارم.....

چشم تو چشمات می دوزم......

دستاتو محکم میگیرم......

لب رو لبات میذارم.......

تا که آروم بگیرم.....

اما.....

وقتی چشامو باز می کنم......

دستاتو از تودستام می کشی....

نگاهتو ازم می دزدی و....

لباتو از رو لبام برمی داری....

اونوقته که من.....

باز تنهایی رو به آغوش میکشم.......

.

.

.

امسالم....

مثه سالهای ی که گذشت.....

باجای خالیت و....

با غم نبودنت گذشت.......

سالهایی که ....

جزفصل خزون......

فصلی تو زندگیم نذاشت......

نشده یه لحظه از داغ نبودنت....

بارون رو از دلم دورش کنم......

نشده درنبودنت......

بی وفایی رو پیشه کنم......

دلم با تنهایی ساخت......

با خیال دستات جون گرفت......

جای شونه های گرمت....

سر روشونه های سرد مرگ گذاشت......

........

..........

...............

این همه سال .......

یه لحظه هم یادم نکردی.....

حتی راهتم گم نکردی.....

همه چی رو راحت فراموش کردی......

منو چه راحت.....

 تو اوج تنهایی دفن کردی......

اما.....

هنوزم منتظرم.......

هنوزم می خام.....

خونه رو.......

واسه تو  .....

واسه اومدنت......

واسه دوباره مهمون شدنت آماده کنم........

.

.

.

.

آخه می خام.....

اینبارجای عکست.....

با خودت سال و تحویلش کنم......

روزهای آخره......

دارم وعده ی چشاتو به چشام میدم......

دارم از تو.....

از خوبیات واسه دلم میگم.......

ازاینکه اینبار......

قراره جای یادت.....

خودت کنارم بمونی......

نکنه یه وقت نیای....

نکنه با دلم بد تاکنی......

آخه وعده تو به دلم دادم.....

نکنه بدقولم کنی.....

آخه دلم......

خیلی وقته که شکسته.......

.

.

.

این روزهای آخره.......

سال جدید توراهه.......

سالی که نمی دونم.....

شاید باز باخیالت تو تموم شه.......

شاید انتظارمن بیهوده باشه......

شاید دیدنت باز خواب و خیال شه......

اما نه......

شایدم همه چی عوض شه.......

توبیایی و......

دستاتو توی دستام بذاری......

رخت تنهایی روازتنم دآری و.....

منو به آغوش بکشی........

.................................................................

تقدیم تو باد......

خاطرات بهاری که...

درسینه مان عشق شکوفه زد......

تابستانی که...

در دل هامان عشق رویید......

پاییزی که...

برگ های تنهاییمان ریخت......

وزمستانی که...

در آغوشت گرم گذشت.......

 

زیباترین سال تقدیم تو باد.........

...........................................................................

روزای آخر سال رو بدون تو و توی حسرت باتو بودن

پشت سر میذارم......

ازاینکه قراره یه ساله دیگه تو انتظار دیدنت بمونم.....

قلبم میگیره........

نمی دونم لحظه ی سال تحویل یادمنم میوفتی......؟؟؟

منی که هرسال لحظه تخویل....

کنار سفره ی هفت سین با عکست سالمونومیکنم....

کاش که بشه امسال  جای عکست با خودت سالو تحویل کنم ....

جای عکست ایندفه خودت بهم سال و تبریک بگی............

.................................................................................

با آرزوی سالی پراز عشق ولحظهایی آمیخته به شادی و بوسه

برای تک تک شما عاشق ها و دلشکسته ها....

امیدوارم سال جدید برای تموم شما دوستای گلم سالی پراز لب و عشق باشه

           .....سال نومبارک.......

آرزومند آرزوهای شما.............

.........................................................................seli



نظرات شما عزیزان:

نیوشا
ساعت1:05---4 فروردين 1392
سلام آجی...خیلی عالیه وبت!!! من از وب داداش باهات آشنا شدم!!! پست لحظه های بارونی عالی بود!!! فکر نمیکردم کسی بتونه تو مایه های داداش بنویسه اما تو تونستی!!! عالی بود!!!

بوووووووووووووووووووس

بای تا هایپاسخ:این نظرلطفته عزیزم...ممنون ک اومدی بوووووووووووووووووووووووووووووس


LOGAFT
ساعت23:04---1 فروردين 1392
عااااااااااااااااااالی بودددددددددددددد آجی!!!

محشر!!!

واسه خودت یه پا نویسنده شدیا!!!پاسخ:هرچی باشم به پای تو ک نمیرسم عزییییییییییییییییزم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 28 اسفند 1391برچسب:,ساعت 16:7 توسط seli| |


Power By: LoxBlog.Com